صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز | ||
![]() ![]() ![]() ![]() | ||
|
برچسبها: نگاهی گذرا به زندگینامهی حضرت آيتاللهالعظمی سيد علی حسینی خامنهایرهبر انقلاب اسلامی ایران
![]() خانهاى كه خانوادهی سيد جواد در آن زندگى مىكردند در یكی از محلههای فقیرنشین مشهد بود: «منزل پدرى من كه در آن متولد شدهام، تا چهار پنج سالگى من، يك خانهی ۶۰ ـ ۷۰ مترى در محلهی فقيرنشين مشهد بود كه فقط يك اتاق داشت و يك زيرزمين تاريك و خفهاى! هنگامى كه براى پدرم ميهمان مىآمد -و معمولاً پدر بنا بر اين كه روحانى و محل مراجعه مردم بود، ميهمان داشت- همهی ما بايد به زيرزمين مىرفتيم تا مهمان برود. بعد عدهاى كه به پدر ارادتى داشتند، زمين كوچكى را كنار اين منزل خريده به آن اضافه كردند و ما داراى سه اتاق شديم.»
رهبر انقلاب از دوران كودكى در خانوادهاى فقير اما روحانى پرورش يافتند و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگشان سيد محمد برای یادگیری الفبا و قرآن مجید، به مكتبخانه رفتند و پس از آن در مدرسهی تازهتأسيس اسلامى «دارالتعليم ديانتى» ثبت نام كردند و دوران تحصيل ابتدايى را در آن مدرسه گذراندند. ![]() ![]() سیدعلی از دوازده سالگی و با رفتن به مدرسهی علمیهی سلیمانخان و سپس نواب مشهد، پس از آموختن مقدمات علوم حوزوی، فراگیری دروس سطح همچون معالم، قوانین، شرح لمعه، رسائل، مكاسب و كفایه را از اساتیدی همچون حضرات آیات میرزا احمد مدرس یزدی، حاج شیخ هاشم قزوینی و سید جلیل حسینی سیستانی ادامه داد. اما آن استادی كه سیدعلی نوجوان از او استفادههای فراوانی در دروس سطح برد، كسی جز پدرش نبود؛ یعنی مرحوم آیتالله سید جواد خامنهای كه از آیات عظامی همچون نائینی و آقا سید ابوالحسن اصفهانی اجازهی اجتهاد داشت. ![]() ![]() شانزده سالگی سنی بود كه آقاسیدعلی حضور در درس خارج فقه آیتاللهالعظمی سید محمدهادی میلانی را آغاز كرد. ایشان همزمان در جلسات مرحوم حاج میرزاجوادآقا تهرانی نیز شركت میكرد. مباحث این جلسات بیشتر به نقد و رد كتاب فلسفهی منظومهی ملاهادی سبزواری میگذشت. علاوه بر این و به دلیل علاقهی آقاسیدعلی به فلسفه و به سبب جوّ ضد فلسفهی آن روزهای مشهد، او ناگزیر بود كه در درس مرحوم آقا شیخ رضا ایسی- از اساتید فلسفهی مورد وثوق حضرت آیتالله میلانی- به صورت پنهانی و خصوصی شركت كند. ![]() هجدهمین سال زندگیِ آقاسیدعلی مقارن شد با عزم او برای حضور در نجف اشرف به قصد زیارت حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام و درك كردن محضر و دروس بزرگان نجف. سیدعلی پس از حضوری كوتاه در این حوزه، درس اساتیدی همچون آیتالله العظمی سید محسن حكیم را بیشتر پسندید و تصمیم گرفت كه اگر پدرشان اجازه داد، در نجف بماند و به درس آن اساتید برود. به پدر نامه نوشت و از او برای ماندن و ادامهی تحصیل در نجف اجازه خواست. پاسخ منفی شنید و لذا به امر پدر به مشهد بازگشت. ![]() پس از برگشتن به مشهد و ادامهی ارتباط با طلابی كه از قم برای زیارت حضرت علی بن موسیالرضا علیهالسلام میآمدند، سید جوان مصمم شد برای رفتن به حوزهی قم. در آن هنگام هدایت حوزهی قم را آیتاللهالعظمی بروجردی زعامت میكرد و این حوزه به سوی شكوفایی و مركزیت علمی میرفت. پدر آقاسیدعلی اما كه راهنما و مشاور اصلی او بود، با ترك مشهد موافقت نكرد و این مخالفت ادامه یافت تا یك سال بعد. ![]() با شروع سال تحصیلی جدید حوزه، آقا سیدجواد خامنهای رضایت داد كه فرزند فاضلش به قم هجرت كند. آقاسیدعلی به قم رفت و در مدرسهی علمیهی حجتیه مستقر شد. برادر بزرگترش سیدمحمد هم در آنجا طلبه بود. بانی ساخت این مدرسهی علمیه -كه از دیگر مدارس آن زمانِ قم تازهسازتر بود- آیتاللهالعظمی حجت كوهكمرهای بود و طرح معماری آن را علامه سید محمدحسین طباطبایی داده بود. آقاسیدعلی كه بهزودی در بین هممباحثههایش به كثرت مطالعه و اشتغال درسی شهره شد. از آغاز ورودش به قم در درس خارج فقه حضرت آیتالله العظمی بروجردی شركت كرد. از همان ابتدا در دروس حاجآقا روحالله هم (حضرت امام خمینی رضواناللهعلیه) نیز حضور یافت. از بركات حضور در این درس آقای بروجردی، نكات مهم رجالی بود كه استاد در آن بسیار متبحّر بود. تقریرات درس خارج فقه و اصول مرحوم امام و مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی هنوز نزد آیتالله خامنهای باقی است؛ هرچند كه ساواك بسیاری از آنها را در دوران مبارزه از بین برد. ![]() در فروردین این سال حضرت آیتاللهالعظمی بروجردی به لقاء حضرت حق شتافت و مرجعیت امام خمینی رضواناللهعلیه مطرح شد. سخنرانیهای انتقادی امام و اعتراضهای تند ایشان علیه اقدامات رژیم و شخص پهلوی دوم، پایههای قیام اسلامی در قم و زمینههای شكلگیری مبارزات را پی ریخت. شاگردان ایشان نیز هریك در سنگری به تبلیغ و روشنگری پرداختند و به دنبال تحكیم قیام و تثبیت مرجعیت و زعامت امام بودند. ![]() ![]() پس از حادثهی یورش عوامل پهلوی به مدرسهی فیضیه و با اوجگیری مبارزات طلاب و مردم متدین علیه رژیم، امام خمینی را دستگیر كردند و به تبعید فرستادند. پس از تبعید امام، شاگردان ایشان مبارزات را در قم و دیگر شهرها ادامه دادند. روش مبارزاتی امام سبب شده بود تا آقاسیدعلی -كه تحت تأثیر شخصیت انقلابی شهید نواب صفوی نیز بود- به انجام وظیفهی روشنگری در مبارزات بپردازد. لذا ساواك دو بار او را دستگیر كرد. در همین سال امام خمینی او را به عنوان نمایندهی خود و برای ابلاغ پیام دربارهی مبارزه با رژیم شاه، نزد آیتاللهالعظمی میلانی در مشهد فرستادند. همهی اینها در كنار فضای گرم درس و بحث و مباحثات علمی بود. ![]() در این سال آیتالله سیدجواد خامنهای كه در مشهد ساكن بود، بینایی خود را از دست داد. این بدترین خبر برای آقاسیدعلی بود كه میخواست در قم بماند. او با وجود اصرار اساتید خود بر ماندنش در قم و از جمله اصرار آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی –فرزند آیتاللهالعظمی حائری مؤسس–قصد عزیمت به مشهد مقدس كرد. در مدت تحصیل در قم، به غیر از امام خمینی و مرحوم آقای بروجردی، حضرات آیات شیخ مرتضی حائری در فقه و اصول و علامه سیدمحمدحسین طباطبایی در فلسفه، از دیگر اساتید آقاسیدعلی خامنهای بودند. همچنین آقایان شیخ محمد حسین بهجتی شفق، حجتالاسلام محمدجواد حجتی كرمانی، حجتالاسلام سید جعفر شبیری زنجانی، آیتالله حاج شیخ مهدی باقری كنی و آیتالله ربانی املشی از هممباحثههای نزدیك او به شمار میرفتند. ![]() ![]() پس از بازگشت به مشهد مقدس، پدر كه از اساتید اصلی او در سالهای طلبگی بود، دیگر نابینا شده و از نعمت مطالعه محروم بود و آقاسیدعلی چشمان پدرش شد! او هر روز و در زمانی مشخص، چند ساعت برای پدر كتاب میخواند و همان متون را با او مباحثه میكرد. تدریس رسائل و مكاسب و كفایه، آغاز تدریس تفسیر قرآن كریم و حضور مجدد در درس خارج فقه آیتاللهالعظمی میلانی -علیرغم اختلاف سلیقه در مبارزات سیاسی- بخشی از فعالیتهای علمی روحانی ۲۶ سالهی ساكن خیابان خسروی نو در مشهد مقدس بود. ![]() مدرسهی علمیهی میرزا جعفر مشهد، شاهد جلسات تفسیر قرآن كریم بود كه بهسرعت مورد استقبال طلاب قرار گرفت. «تفسیرِ فعّال قرآن» كه سیدعلی خامنهای آن را تدریس میكرد، شیوهی جدید و خاصی از تفسیر كلامالله مجید بود و طلاب را روزبهروز به بهرهگیری از آموزههای قرآن ترغیب میكرد. این جلسات به دلیل استقبال زیاد و مباحث مبارزاتی مطرحشده در كنار تدریس رسائل و مكاسب و كفایه، با ممانعتهای مكرر عوامل رژیم پهلوی مواجه شد. این اتفاق باعث شد تا این دروس از مسجد امام حسن مجتبی علیهالسلام به مسجد كرامت و پس از آن به مساجد رضایی، قبله و... منتقل شود. این جلسات كه دیگر به محل حضور دانشجویان نیز تبدیل شده بود، به دلیل بازداشت آیتالله خامنهای بارها متوقف و دوباره برگزار میشد تا اینكه در سال ۱۳۵۶ به دلیل تبعید آیتالله خامنهای به ایرانشهر، تعطیل شد. ممنوعالخروج شدن از كشور به دلیل مبارزات انقلابی در مشهد، دستگیریهای پیاپی و فعالیتهای سیاسی باعث شد تا سیدعلی حسینی خامنهای نتواند برای ارتباطگیری از نزدیك با امام خمینی به نجف اشرف برود، اما ماندن در مشهد و پركردن خلأ فكری و ایدئولوژیك كه پیش از این برای جریان مبارزه وجود داشت، موجب شد تا جلسات مستمر با شهید مرتضی مطهری پیگیری شود و محصول آن جلسات «تدوین ایدئولوژی اسلامی» باشد. ![]() از سال ۱۳۶۹ شمسی، درس خارج فقه آیتاللهالعظمی خامنهای آغاز شده و تا كنون ادامه دارد. جهاد، موسیقی، غیبت، قصاص و... از مباحثی است كه تا كنون در درس خارج ایشان تدریس شده است. ![]() آيتالله خامنهاى به گفتهی خودشان «از شاگردان فقهى، اصولى، سياسى و انقلابى امام خمينى قدّسسرّه» هستند و نخستين جرقههاى سياسى و مبارزاتى ایشان و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهيد راه اسلام شهيد «سيد مجتبى نواب صفوى» در ذهن ايشان زده است؛ هنگامی كه نواب صفوى با عدهاى از فدایيان اسلام در سال ۱۳۳۱ به مشهد رفتند و در مدرسهی سليمانخان، سخنرانى پرهيجان و بيداركنندهاى در موضوع احياى اسلام و حاكميت احكام الهى و نیز فريب و نيرنگ شاه و انگليس و دروغگويى آنان به ملت ايران، ايراد كردند. «همان وقت جرقههاى انگيزش انقلاب اسلامى به وسيلهی نواب صفوى در من به وجود آمده و هيچ شكى ندارم كه اولين آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن كرد.» ![]() آيتالله خامنهاى از سال ۱۳۴۱ كه در قم حضور داشتند و از زمانی كه حركت انقلابى و اعتراضآميز امام خمينى عليه سياستهاى ضد اسلامى و آمريكاپسند محمدرضا شاه پهلوى آغاز شد، وارد ميدان مبارزات سياسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشيبهاى فراوان و شكنجهها و تعبيدها و زندانها مبارزه كردند و در اين مسير از هيچ خطرى نترسيدند. ![]() نخستين بار در محرم سال ۱۳۸۳ ﻫ.ق از سوى امام خمينى قدّسسرّه مأموريت يافتند كه پيام ايشان را به آيتاللهالعظمی ميلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامههاى تبليغاتى روحانيون در ماه محرم و افشاگرى عليه سياستهاى آمريكايى شاه و اوضاع ايران و حوادث قم برسانند. ايشان اين مأموريت را انجام دادند و خود نيز براى تبليغ، عازم شهر بيرجند شدند و در راستاى پيام امام خمينى، به تبليغ و افشاگرى عليه رژيم پهلوى و آمريكا پرداختند. به اين خاطر در ۹ محرم «۱۲ خرداد ۱۳۴۲» دستگير و يك شب بازداشت شدند و فرداى آن با اين شرط آزاد شدند كه منبر نروند و تحت نظر باشند. با پيش آمدن حادثهی خونین ۱۵خرداد، باز هم ایشان را از بیرجند به مشهد آوردند، تحویل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سختترین شرایط و شكنجه و آزارها زندانى شدند. ![]() در بهمن ۱۳۴۲ -رمضان ۱۳۸۳ ﻫ.ق- آیتالله خامنهاى با عدهاى از دوستانشان بر اساس برنامهی حسابشدهاى به مقصد كرمان حركت كردند. پس از دو سه روز توقف در كرمان و سخنرانى و منبر و ديدار با علما و طلاب آن شهر عازم زاهدان شدند. سخنرانىها و افشاگرىهاى پرشور ايشان و بهويژه در ايام ششم بهمن -سالگرد انتخابات و رفراندوم رژیم شاه- مورد استقبال مردم قرار گرفت. در روز پانزدهم رمضان كه مصادف با ميلاد امام حسن علیهالسلام بود، صراحت و شجاعت و شور انقلابى ايشان در افشاگرى سياستهاى شيطانى و آمريكايى رژيم پهلوى، به اوج رسيد و ساواك شبانه ايشان را دستگير و با هواپيما روانهی تهران كرد. رهبر بزرگوار، حدود دو ماه در زندان قزلقلعه -به صورت انفرادى- زندانى شدند و انواع اهانتها و شكنجهها را تحمل كردند. ![]() ![]() ![]() حضرت آيتالله خامنهاى دربارهی پنجمين بازداشت خويش توسط ساواك مىنويسد: «از سال ۴۸ زمینهی حركت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیت و شدت عمل دستگاههاى جارى رژیم پیشین نیز نسبت به من -كه به قرائن دریافته بودند چنین جریانى نمىتواند با افرادى از قبیل من در ارتباط نباشد- افزایش یافت. سال ۵۰ مجدداً و براى پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونتآمیز ساواك در زندان آشكارا نشان مىداد كه دستگاه از پیوستن جریانهاى مبارزه مسلحانه به كانونهاى تفكر اسلامى بهشدت بیمناك است و نمىتواند بپذیرد كه فعالیتهاى فكرى و تبلیغاتى من در مشهد و تهران از آن جریانها بیگانه و به كنار است. پس از آزادى، دایرهی درسهاى عمومى تفسیر و كلاسهاى مخفى ایدئولوژى و... گسترش بیشترى پیدا كرد.» ![]() در بين سالهاى ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۳ درسهاى تفسير و ايدئولوژى آيتالله خامنهاى در سه مسجد «كرامت»، «امام حسن علیهالسلام» و «ميرزا جعفر» مشهد مقدس تشكيل میشد و هزاران نفر از مردم مشتاق بهويژه جوانان آگاه و روشنفكر و طلاب انقلابى و معتقد را به اين سه مركز مىكشاند و با تفكرات اصيل اسلامى آشنا مىساخت. درس نهجالبلاغـهی ايشان از شور و حال ديگـرى برخوردار بود و در جزوههاى پلىكپىشده تحت عنوان: «پرتوى از نهجالبلاغه» تكثير و دست به دست مىگشت. طلاب جوان و انقلابى كه درس حقيقت و مبارزه را از محضر ايشان مىآموختند، با عزيمت به شهرهاى دور و نزديكِ ايران، افكار مردم را با آن حقايق نورانى آشنا و زمينه را براى انقلاب بزرگ اسلامى آماده مىساختند. ![]() اين فعاليتها موجب شد كه در دى ماه ۱۳۵۳ ساواك بىرحمانه به خانهی آيتالله خامنهاى در مشهد هجوم ببرد و ايشان را دستگير و بسيارى از يادداشتها و نوشتههای ایشان را ضبط كنند. اين ششمين و سختترين بازداشت ايشان بود و تا پاييز ۱۳۵۴ در زندان كميتهی مشترك تهران زندانی بودند. در اين مدت در سلولى با سختترين شرايط نگهداشته شدند. سختىهايى كه ايشان در اين بازداشت تحمل كردند، به تعبير خودشان «فقط براى آنان كه آن شرايط را ديدهاند» قابل فهم است. پس از آزادى از زندان، به مشهد مقدس برگشتند. باز هم همان برنامه و تلاشهاى علمى و تحقيقى و انقلابى ادامه داشت. البته ديگر امكان تشكيل كلاسهاى سابق را به ايشان ندادند. ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آيتالله خامنهاى پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز همچنان پرشور و پرتلاش به فعاليتهاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزديكتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند كه همه در نوع خود و در زمان خود بىنظير و بسيار مهم بودند كه در اين مختصر فقط به ذكر رئوس آنها مىپردازيم: ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() از سال ۱۳۵۹ و با شروع جنگ تحمیلى عراق علیه ایران و تجاوز ارتش متجاوز صدام به مرزهاى ایران. این حضور تا پایان جنگ در سال ۱۳۶۷ ادامه داشت.
![]() ![]() ![]() به دنبال شهادت محمدعلى رجایى دومین رئیسجمهور ایران، آیتالله خامنهاى در مهر ماه ۱۳۶۰ با كسب بیش از شانزده میلیون رأى مردمى و حكم تنفیذ امام خمینى قدّسسرّه به مقام ریاستجمهورى ایران اسلامى برگزیده شدند. همچنین از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ براى دومین بار به این مقام و مسئولیت انتخاب شدند.
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() از روز چهاردهم خرداد سال ۱۳۶۸، پس از رحلت رهبر كبیر انقلاب امام خمینى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به این مقام و مسئولیت عظیم انتخاب شدند. برچسبها: برچسبها: خاطرات خواندنی امام خامنه ای که محافظ ایشان گفته است سال 68 لحظاتي كه امام (ره) داشتند به رحمت خدا مي رفتند با دفتر رياست جمهوري تماس گرفتند و ما به همراه آقاي خامنه اي سوار ماشين شديم و به سمت جماران حركت كرديم. وقتي به جماران رسيديم چون همه مسئولين آمده بودند شرايط بسيار سختي را ايجاد كرده بودند و فقط تعدادي از محافظين را داخل راه مي دادند. همراه آقا كه رئيس جمهور بودند فقط 4 نفر داخل شديم و تا دم در حسينيه رفتيم .خيلي از شخصيتها و نمايندگان مجلس آنجا بودند و داخل راهشان نمي دادند، همراه آقاي خامنه اي دو نفر توانستيم بعنوان محافظ داخل بيمارستان برويم كه دائم شيفت عوض مي كرديم. تنها كسي كه امام (ره) موقع رحلتشان و قبل از خانواده شان او را پذيرفتند، آقاي خامنه اي بودند. بعد از آن نمازي كه امام (ره) خواندند پزشكان گفتند كه نمي توان كاري براي ايشان انجام داد در اين شرايط قرار شد همه كساني كه داخل اتاق امام بودند خارج شوند و فقط خانواده امام داخل شوند. قبل از ورود خانواده امام حاج احمد آقا از اتاق امام (ره) آمدند بيرون و گفتند آسيد علي آقا را امام كار دارند. آقاي خامنه اي داخل شدند و براي اينكه صداي امام (ره) را كه نحيف شده بود بشنوند گوششان را نزديك صورت امام (ره) بردند و امام (ره) با ايشان صحبت كردند. ما كه پشت شيشه اين صحنه را مي ديديم هر لحظه كه مي گذشت مي ديديم آقاي خامنه اي قرمزتر مي شد، صورت ايشان دائم قرمز مي شد گويا به حد انفجار رسيده بود . بعد از صحبت هاي امام (ره) آقاي خامنه اي حاج احمد آقا ر اصدا كردند داخل، سپس حاج احمد آمدند بيرون و گفتند حاج خانم – همسر امام (ره) – و محارم امام (ره) بيايند داخل. – تمام اين صحنه ها فيلم برداري شده است و نمي دانيم چرا پخش نمي شود! – حاج احمد آقا كه صدا كردند خانواده امام تا آقاي طباطبايي – برادر خانم حاج احمد آقا – كه شهردار تهران بودند و دكتر طباطبايي – برادر خانم ديگر حاج احمد آقا – داخل بودند تمام دختران و پسران منسوب به امام (ره) داخل بودند و ديداري را با ايشان تازه كردند. تنها كسي كه با محارم امام (ره) تا لحظه آخر حيات ايشان داخل اتاق بود فقط آقاي خامنهاي بودند!تقريباٌ ساعت 23:30 امام (ره) تمام كردند. در اين شرايط آقاي خامنه اي با همان صورت برافروخته آمدند بيرون و همه كساني كه آنجا حضور داشتند را صدا كردند چه چپي ها و چه راستي ها و همه اطاعت كردند. آقا فرمودند هيچكس حق ندارد با هيچ خبرگزاري و هيچ گروهي مصاحبه علني داشته باشد و خبر فوت امام (ره) را اعلام كند. اگر ما فردا صبح بتوانيم از صدا و سيماي خودمان اين خبر را اعلام كنيم، بقاي جمهوري اسلامي را مي توانيم حفظ كنيم و در غير اينصورت احتمال اين هست كه خيلي از مسائل و مشكلات بر كشور ما جاري شود. همه گوش كردند و هيچكس حرفي نزد. تنها كسي كه آن زمان مامور شد آقاي لاهيجاني معاون جهاد سازندگي وقت بود كه مسئول تهيه يخچالي شد كه جنازه امام (ره) را 3 روز داخل آن گذاشتند. غير از وي قرار شد كسي كار خاصي را انجام ندهد. بلافاصله همه از جمله آقاي خامنه اي به محل كارشان رفتند. همان شب آقا بسياري از كارهاي مربوط به حفاظت و اطلاعات را انجام دادند. فردا صبح قرار شد جلسه مجلس خبرگان براي تعيين رهبري انجام شود. همراه آقاي خامنه اي آقاي انصاري نامي بود به همراه من و آقاي قاسمي كه با آقاي خامنه اي پياده از منزل راه افتاديم و به مجلس آمديم. هيچ كدام از ما در آن لحظات رهبري آقاي خامنه اي به ذهنمان هم خطور نمي كرد. در مجلس حفاظت به دست گردان هفت سپاه بود و تعدادي از محافظين آيت الله مشكيني بعنوان رئيس مجلس خبرگان، محافظين آقاي هاشمي بعنوان رئيس مجلس شوراي اسلامي و محافظين آقاي خامنه اي در مجلس تردد مي كرديم. لذا بسياري از شرايط داخل را مي دانستيم.حدود 20 دقيقه طول كشيد تا جلسه به حد نصاب رسيد. آقاي مشكيني شروع به صحبت كردند و سپس آقاي هاشمي چند دقيقه صحبت كردند.در همين اثني تلفن زنگ زد و گفتند حاج احمد آقاي خميني با آقاي هاشمي كار دارند. آقاي هاشمي اجازه گرفتند و داخل دفتر هيات رئيسه رفتند. آقاي مشكيني راجع به مطالب داخلي مجلس خبرگان صحبت كردند و سپس قرار شد در مورد رهبري آينده صحبت شود. هيچ كس صحبت نكرد و همه به هم نگاه مي كردند. اولين نفري كه شروع به صحبت كرد، آقاي خلخالي بود.
مطالبي از خصوصيات ايشان:
سيرههايي وجود دارد كه ما مجازيم بگوييم . برخي موارد را راضي نيستند ما بگوييم و جامعه بداند و ما نميگوييم ولي ديدهايم. به اهلش ميتوان گفت كه اثرگذار باشد در زندگيشان. چيزي كه ايشان را به مقام مرجعيت و رهبري رساند فقط و فقط خودشان و رفتارهايشان است. ايشان همه اين مقامات را از احترام به پدر و مادر مي داند. ايشان مي گويد: در زماني كه وارد حوزه شدند افتخار مي كردند كه كوچكترين فرد حوزه هستند. مي فرمايند: وقتي وارد حوزه شدم با 2 نفر هم حجره اي شدم وديدم كه يكي از آنها از من كوچكتره و به من برخورد. ايشان آقاي هاشمي بودند و بعدا فهميدم از من بزرگتره. شهيد بهشتي نيز با من بودند.دوران درس حوزوي به درس امام بسيار علاقه مند بودم و با هيچ چيز عوض نمي كرديم. با من تماس گرفتند و گفتند كه پدرتان هيچ چيز نمي بيند و آب مرواريد گرفته است. من به مشهد رفتم و چند وقت كارم اين شده بود كه دست پدرم را گرفته و از كوچه خامنه ايها به مسجد حكمت چهارراه شهدا مي بردم تا نماز بخوانند و بعد از آن به پرسشهاي مردم پاسخ مي گفتم و دوباره ايشان را به منزل مي بردم. هر 3 وعده نمازكار من اين شده بود. تا اينكه ايشان قبول كردند عمل جراحي كنند و شكر خدا خوب شدند. من مطمئنم كه دعاي خير پدرم مرا به اينجا رسانده است. برچسبها:
سیدحسن نصرالله»، دبیرکل حزبالله لبنان در مراسم جشن سالانه فارغ التحصیلی دانشجویی در مجتمع «سید الشهدا» در جنوب لبنان طی سخنانی اظهار داشت: از جمله نشانههای سعادت و خوشبختی این است که در این مراسم مبارک شرکت میکنیم که یکی از ابعاد آن پاسخ و اجابت به ندای پیامبر(ص) در طلب علم و دانشاندوزی و تلاش برای تبدیل شدن به امتی از دانشمندان و علما است.
دبیرکل حزب الله لبنان که سخنانش به طور مستقیم از شبکه خبری المنار پخش شد، افزود: این مراسم را شما به وجود آورده و خلق کردید و ما نیز از این حیث خوشحال و خرسند هستیم، چون دستاور این موفقیت به همه تعلق دارد.
سید حسن نصرالله در ادامه سخنرانی خود که در آن نمایندگان رئیس جمهور، رئیس پارلمان و نیز نمایندگان جریان های سیاسی حضور داشتند، گفت: این مراسم ارائه دهنده بخش کوچکی از تصویر و چهره واقعی مقاومت و حزب الله در لبنان است، این درحالی است که باید گفت، این تصویر جدیدی نیست و اگر بخواهیم برای آن عددی قائل شویم باید بگوییم که این روندی ۳۰ ساله و سیوسومین جشن از این دست است. چنین مراسم فارغ التحصیلی برای اولین بار در سال ۱۹۸۴ برگزار شد.
تکنولوژی بدون تعهد ویرانگر است
سید حسن نصر الله گفت: کسانی که منتسب به این مقاومت هستند، هم به تحصیل علم و دانش میپردازند و هم به مقاومت و ایستادگی خویش ادامه میدهند و برخی در این راه در حالی که دانشجو بودند و برخی پس از فراغت از تحصیل به شهادت هم رسیدند و این تاکید میکند که راه جهادی و ایمانی ما جنبشی سازنده علمی و انسانی است، همانگونه که جنبشی آزادیبخش است.
دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه افزود: ما همواره بر ملتزم بودن به علم و دانش و اخلاق و تقوا یا همان تعهد علمی به ارزشهای آورده شده از سوی پیامبران تاکید کردهایم، چون این تعهد و التزام به وجود آورنده تضمینی است تا علم و دانش در خدمت به مردم و وطن و نه رساندن آسیب به دیگران مورد استفاده قرار گیرد، بسان آنچه در حال حاضر شاهد آن هستیم و میبینیم که پیشرفت تکنولوژی بدون التزام و تعهد به ارزشها غارت و چپاول ملل و کشتار میلیونها انسان را به دنبال داشته است.
امکانات گسترده در اختیار طبقه ای محدود است
وی گفت: امکانات بسیار موجود تنها برای سیر کردن طبقات و گروههایی محدود مورد استفاده قرار میگیرد و همین موجب شده تا آنها به قدرت متوسل شوند، در حالیکه این علوم و دانشها میتوانستند موجبات انتشار و گسترش عدالت و رفاه در سراسر جهان شوند. در فرهنگ این یک اصل است که خداوند امکاناتی و خیراتی را در زمین قرار داد تا به واسطه آن بتوانیم زندگی شرافتمندانهای را برای میلیاردها نفر فراهم و تامین کنیم، اما مردم به خاطر زیادهخواهیشان از نعمتها سوء استفاده کردند.
دولت باید به دانشگاه لبنان توجه کند
سید حسن نصرالله ادامه داد: به برخی مسائل خواهم پرداخت و نخستین آن وضعیت دانشگاه لبنان است این دانشگاه همانند گذشته باید مورد توجه استثنائی قرار گیرد، زیرا دانشگاه فقرا است و تعداد لبنانیهایی که زیر خط فقر قرار دارند، بیشتر میشود و چشمانداز آینده نیز نشان نمیدهد که تعداد آنها کم میشود بلکه تعداد آنها زیاد خواهد شد و این مسئولیت دولت است و این یعنی اینکه دانشگاه لبنان باید مورد اهتمام دولت قرار گیرد و به طور خلاصه باید درباره اساتید بازنشسته صحبت کرد؛ در اینجا حقوق دائمی وجود دارد و این پرونده از جمله پروندههای پیچیده لبنان است و همواره مشکل تحمیل سقف تعداد وجود دارد و اداره نیز با این سقف اساتید را برای بازنشستگی معرفی میکند و در اینجاست که همه چیز شیر تو شیر میشود و برخیها این مسئله را یک نیاز مبرم و ضروری میدانند که گروههای سیاسی نیز وارد آن میشوند اما برخیها نیز از این سقف ضرر میکنند.
ضرورت توجه به اساتید دانشگاه مانند نیروهای امنیتی
وی افزود: من از دولت لبنان میخواهم که این موضوع را به صورت رویکردی متفاوت بررسی کند، دولت نباید سقف برای تعداد اساتید تعیین کند، تاکید میکنم ساختاری که اداره بر آن تکیه دارد هر چه باشد در حق خیلیها عدالت رعایت میشود و در مورد برخیها نیز بیعدالتی میشود به این ترتیب که تقریبا هر سال ۸۰ استاد بازنشسته میشوند و دانشگاه توسعه مییابد این دانشگاه به اساتید نیاز دارد و باید نیاز دانشگاه به اساتید را بدون قرار دادن سقف برای تعداد اساتید بدانیم، افراد بازنشسته میشوند و اولویت نیز با قدیمیهاست و همه رهبران سیاسی مداخله خواهند کرد اما چرا؟ در دولت سابق وزارت داخلی به افزایش تعداد و تثبیت ۴هزار بازنشسته در نیروهای امنیت در یک جلسه واحد اشاره کرد و این خوب است.
نصرالله اظهار داشت: من از دولت میخواهم که اساتید را جزء پرسنل نیروهای امنیت داخلی به حساب آورد و دیگر نیازی نیست که هر سال و یا هر دو سال یکبار با اساتید کشمکش داشته باشد.
افزایش جرم و جنایت به علت بحران های اقتصادی
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در بخشی از سخنرانی خود در مورد بحران معیشتی و موضوعات انسانی لبنان، حجم سختی های مردم را بسیار زیاد دانست و تاکید کرد که بسیاری با بحران های واقعی در این سطح ها مواجه هستند، بویژه بعد از آغاز سال تحصیلی جدید و با آغاز زمستان این مشکلات بیشتر شده است و انعکاس این مشکلات نیز واضح تر خود را نشان میدهد، به همین علت است که جرم ها و سرقت و بیماریهای روانی و بحران های روانی برخیها در اثر این مشکلات ایجاد شده است و مردم نمی دانند چگونه با این مشکلات مدارا کنند.
گروه مخالف توجهی به مشکلات معیشتی مردم نداشته اند
وی افزود: البته در این میان برخی نیروها و جمعیت ها دست یاری به سوی مردم دراز کرده اند، اما این مشکل را حل نمیکند، چرا که بحرانی در این سطح باید از سوی دولت با تمامی موسسات آن حل شود. راه حل این موضع نیز با افزایش درآمدها نیست، بلکه باید هزینه های مردم کم شود و ما در این زمینه نیاز به برنامه ریزی واقعی داریم، اما متاسفانه بسیاری از گروه های سیاسی در کشور توجهی به این موضوع نمی کنند و از سال ۲۰۰۴ و زمان صدور قطعنامه شوم ۱۵۵۹ تاکنون از طریق سخنرانیها و بیانیه های خود مهم ترین موضوع برای آنها مقاومت و سلاح آن بوده است و تمامی سخن آنها در مورد سلاح است.
وی افزود: امروز نیز در حالی که سال ۲۰۱۲ است، باز هم می بینیم که آنها مانند نواری این سخنان را تکرار می کنند و حتی خون رفیق حریری نیز به عنوان ابزاری برای ضربه زدن به مقاومت مورد استفاده واقع شده است.
مشکل فقر لبنانی ها باید حل شود
به گزارش خبرگزاری فارس، نصرالله ادامه داد: این اوضاع در حالی است که امروز فقر دیگر تنها یک طایفه را تهدید نمی کند و از سطح گروه ها فراتر رفته است، اما از سال ۲۰۰۴ تاکنون کسی در این کشور سعی نکرده راهکارهای حل بحران معیشتی مردم را بررسی کند، اگر ما بر سر موضوع فلسطین و اسرائیل با هم اختلاف نظر داریم، اما در این موضوع توافق داریم، بنابراین باید در این زمینه با هم گفتوگو کنیم.
وی ادامه داد: در سالهای اخیر تمامی بازیها برای براندازی مقاومت و جنگ های نظامی علیه آن به شکست رسیده و همه می دانند که این مقاومت بود که اسرائیل را شکست داد، مقاومت الان جریانی ریشه ای است که در وجدان و ضمیر اهالی خود نقش بسته و قوی تر از آن است که توطئه ها بتوانند آن را از بین ببرند.
باید کارگروهی فراتر از اختلافات سیاسی برای حل مشکلات ایجاد شود
دبیرکل حزب الله لبنان ابراز داشت: در تمامی این مدت جریان های آگاه و بویژه مراجع دینی مطلع نسبت به فروپاشی طایفه ای در کشور هشدار داده اند، این بحران از سوی دولت حل نمی شود، چرا که برخی گروه های سیاسی هستند که در دولت حضور ندارد، بنابراین همه گروه های لبنانی باید گروه کاری ملی را تشکیل دهند و به دور از حرف و حدیث در مورد مخالفان و موافقان دولت این را بررسی کنند که قبل از فروپاشی طایفه ای کشور طوری باید این مشکل را حل کرد، این وظیفه دینی و ملی است و اگر این گروه ها تشکیل شود، منافعی برای کشور دارد، چرا که در این صورت مشکلات کنار گذاشته می شود و گروه های سیاسی برای بررسی موضوعات انسانی مرتبط با روحیه و زندگی مردم لبنان بحث خواهند کرد.
هدف جریان مقابل از تعطیل کردن دولت تصویب نشدن قانون انتخابات است
نصرالله در ادامه سخنانش به اوضاع سیاسی کنونی در کشور پرداخته و گفت که میز گفتوگوها وجود ندارد و هیئت عمومی نیز تشکیل نمی شود و در کار کشور نیز تعطیلی ایجاد شده است، چرا که گروه مقابل تصمیم به تحریم گرفته است و هدف از این اقدام نیز از بین بردن دولت اعلام شده، اما دولت نه از طریق خیابانها و نه از طریق تحریمها ساقط نمیشود، بنابراین اگر هدف تحریم کنندگان براندازی باشد، می دانند که این موضوع محقق نخواهد شد، با این حال اصرار آنها بر تحریم نشان می دهد که هدف آنها براندازی و فشار بر دولت نیست، بلکه هدف این است که مجلس نمایندگان تعطیل باشد تا نتواند قانون انتخابات را تصویب کند و ما را در برابر دو راهی برگزاری انتخابات با قانون شصت یا عدم برگزاری انتخابات قرار دهد که هر دوی آنها بد است.
وی ادامه داد: ما میانجی نیستم، چرا که گروهی هستیم که هدف قرار گرفته است، من نمی توانم خودم میانجی باشم، ما در جایگاه کنونی خود هستیم و به این جایگاه افتخار می کنیم و در آن باقی خواهیم ماند، اما این مانع از آن نمی شود که دیگران را نصیحت نکنیم، با این وجود ما در مقابل گروهی هستیم که اگر آنها را نصیحت کنیم، ما را متکبر خواهند خواند.
معارضان سوری نمی توانند قدرت را در دست بگیرند
دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنرانی خود در مراسم جشن سالانه فارغ التحصیلی دانشجویی در مجتمع «سید الشهداء» در جنوب لبنان درباره قضیه سوریه و بحران جاری در این کشور گفت: اوضاع در سوریه همین طور به سمت پیچیدگی بیشتر بیش میرود و کسانیکه تصور میکنند، معارضان میتوانند قدرت را در سوریه به دست گیرند، اشتباه میکنند، چون اختلاف بین نظام و مردم نیست و این نمیتواند توصیف حالت و وضعیت سوریه باشد.
دبیرکل حزب الله لبنان گفت: هم اکنون در سوریه شکاف مردمی به امری حقیقی و واقعی تبدیل شده است، از یک سو نظام و مردمی قرار دارند که از آن حمایت میکنند و از سوی دیگر گروهی قرار دارد که از نیروها و قدرتهای منطقهای و بینالمللی کمک میگیرند و همین موجب رویارویی مسلحانه بین آنها شده است.
تروریست های سوری به چه بهانه ای شهروندان را می کشند؟
وی افزود: من از هرکس که در امور اخلاقی دستی دارد، این سوال را مطرح میکنم که آیا اهالی حلب یا جرمانا یا بسیاری از شهرهای دیگر سوری نیستند، پس چطور معارضان که خود را سوری مینامند، راضی میشوند که هنگام بازگشت دانشآموزان از مدرسه و کارگران به منازلشان راه آنها را بمبگذاری کنند. این نهایت رذالت است. من از آنها سوال میکنم به نظر شما مردم سوریه در قبال کشتار آنها توسط معارضان یا از بالا به پایین انداختن آنان و کشتار آنها از ساختمانها آن هم مقابل دید دوربینها یا از بین بردن و ترور هویت آنها باید چه موضع اخلاقی اتخاذ کنند. در سوریه نظامی وجود دارد که از باورهای خود دفاع میکند و در برابر آن گروههای مسلحی قرار دارند که جنگ خونین و خشونتباری و طولانی مدتی را به راه انداختهاند.
دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه سخنانش درباره بحران سوریه گفت: رد مذاکرات و گفتوگوها توسط معارضان مسلح به معنای خواست آنها برای ادامه نبرد مسلحانه و ریختن خونهاست.
سید حسن نصر الله با مطرح کردن این پرسش بر معارضان مسلح که چرا راهحل سیاسی را رد میکنند، گفت: ما میدانیم کشورهایی هستند که دارای اموال و پولهای کلانی هستند و برخی قدرتهای منطقهای از این نزاع و درگیری پیش آمده بین ما و القاعده استفاده میکنند.
آمریکا و دلارهای خارجی نمی گذارند بحران سوریه پایان یابد
به گزارش خبرگزاری فارس، سیدحسن نصرالله گفت: من این پیام را میدهم و میگویم برخی حکومتها در جهان اسلام و غرب برای شما در سوریه دام گسترانده است و به شما به اصطلاح «در باغ سبز» را نشان دادهاند تا با کشاندن شما به اینجا به جان همدیگر بیفتید و شما در این دام افتادید.
دبیرکل حزب الله لبنان افزود: حتی اگر در نظر بگیریم که این جماعتها بتوانند موفقیتی را هم احراز کنند، این سوریه است که بهای آن را میپردازد، همانطور که کشورهای دیگر آن را پرداخت کردند.
وی سپس خطاب به جریان ۱۴ مارس گفت: من به جریان ۱۴ مارس میگویم که آمریکا نمیخواهد بحران سوریه پایان یابد، تا انسانهای بیشماری دیگری به قتل برسند و با به زانو درآوردن سوریه این کشور را از محاسبات و جایگاه ملی حذف کند.
گفتوگوهای سیاسی راهکار حل بحران در سوریه است
سید حسن نصر الله گفت: اگر میگوییم که قلبهای ما از هر انسانی که در سوریه کشته میشود، مالامال درد و اندوه میشود، این احساسی طبیعی است، احساسی بشردوستانه است، به همین دلیل باید برای گفتوگوی سیاسی اقدام کرد و هر کس که مانعی برسر راه این گفتوگو شود، جنایتکار است و مسئولیت قتل و کشتار در سوریه متوجه اوست. بحران سوریه هم اکنون پیچیدهتر شده و کسانیکه به تجارب برجای مانده از این نیروها در کشورهای دیگر نگاه کنند، میبایست که نگران شوند و در اینجا مسئولیت اخلاقی و ملی این است که تمام تلاشها را برای پذیرش گفتوگو و مذاکره که نتیجه آن سازش سیاسی باشد، متمرکز کنیم.
موضع نصرالله از سفر هیئت ۱۴ مارس به غزه
سید حسن نصرالله در ادامه سخنرانی خود در مراسم جشن سالانه فارغالتحصیلی دانشجویی در مجتمع «سید الشهداء» در جنوب لبنان گفت: هیئت ۱۴ مارس به غزه رفت تا تبریک بگوید و من بسیار خوشحال شدم و این چیز خوبی است و من تشویق میکنم که این گروه به غزه سفر کند و ما نمیخواهیم که سلاح مقاومت در لبنان را تائید کنند، زمانی که آنها به مقاومت در غزه تبریک میگویند، مقاومت در لبنان نیز به حق خود میرسد، برخی شخصیت ها پس از بازگشت از غزه گفتند که ما هرگز حتی از یک وجب خاک فلسطین نمیگذریم و این بسیار خوب است و اگر موضع شما به دفاع از مقاومت غزه تبدیل شود ما نیز شما را در محاسبات خود قرار میدهیم.
نصرالله درباره پیروزی که مقاومت در غزه محقق کرد، اظهار داشت: ما جنگ جولای را به شما یادآوری میکنیم، چه چیزی پس از آن گفته شد، برخی گفتند که حزبالله پیروز نشد و اسرائیل شکست نخورد؛ برخیها نمیخواهند به پیروزی ما اعتراف کنند، اسرائیل دهها تیم تشکیل داد تا درس عبرت بگیرند و ارتش جدید با امکانات جدید تشکیل شد و از سال ۲۰۰۶ تا به امروز آموزش دیدند و در تاریخ اسرائیل تاکنون چنین آموزشی ندیده بودند با این اعتبار که اسرائیل قویتر خواهد شد و در هر جنگی پیروز میشود و در سال ۲۰۱۲ درس عبرت را گرفت و با چشمان خود مشاهد کردیم که چگونه ۲ یا سه موشک به تلآویو شلیک شد و ۳ موشک رهبران اسرائیلی را مجبور کرد که به پناهگاه بروند و باعث شد که در برابر نوار غزه بیسلاح و محاصره شده تسلیم شوند.
اسرائیل قدرتمند تا ابد به پایان رسید
وی تصریح کرد: در حقیقت اسرائیل شکست خورد و این نشان میدهد که آنچه در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ رخ داد بیفایده نبوده و در نهایت نیز اتفاق ۲۰۱۲ رخ داد و ما باید بدانیم که اسرائیل قدرتمند و رعبانگیز تا ابد به پایان رسید.
نصرالله تاکید کرد: مسیر سراشیبی اسرائیل از سال ۲۰۰۰ آغاز شد؛ زمانی که اسرائیل شکست خورده و با تحقیر و خواری بدون قید و شرط عقبنشینی کرد و این میخی در تابوت اسرائیل بود و میخهای بعدی نیز در راه است.
روابط ایران، حماس و حزبالله تغییری نکرده است
نصرالله در ادامه سخنانش با اشاره به جنگ اخیر غزه گفت: در مورد جنگ غزه کسانی بودند که سخنان زیادی گفته و در خصوص رابطه بین حماس، حزبالله و ایران شک و شبهه ایجاد کردند و تحلیلهای زیادی بود مبنی بر اینکه حماس آغوش ایران را رها کرده و به آغوش اعراب آمده است و ما بر اساس تجربه میدانیم که همه اینها تنها امید و آرزوست و واقعیت ندارد.
وی افزود: من درباره این رابطه میگویم که این روابط طبیعی و عادی است و هیچ چیزی عوض نشده و درباره ایران باید گفت که این کشور به وظایف اعتقادی خود عمل میکند و اگر رهبران گروههای فلسطینی موردی را پیدا کردند که ایران در امور داخلی فلسطین دخالت میکند، میتوانند بگویند.
دبیرکل حزب الله تصریح کرد: ایران در طول ۳۰ سال بدون هیچ قید و شرطی به مقاومت فلسطین کمک کرده و حتی توقع تشکر خالی را هم نداشته است، ایران در غزه به وظایف خود عمل میکند، اگر کشورهای عربی به غزه پول و سلاح و موشک میدادند و آنها را آموزش داده و تجارب نظامی را به آنها انتقال میدادند ما به این کشورها درود گفته و پشت سر آنها حرکت میکردیم، اما این پول و سلاح را ایران میدهد، تمامی آن چیزی که ایران میخواهد این است که فلسطین سرزمین خود را بازپس گیرد و چیز دیگری نمیخواهد، چه کسی میخواهد پرچمدار مقاومت باشد؟ مصر … پس ما نیز میگوئیم که در کنار تو هستیم و به خاطر فلسطین پشت سر تو حرکت میکنیم و این موضوعی است که ملاحظه ای در آن وجود ندارد. منبع: خبرگزاری فارس برچسبها: تا به حال فکر کردید چرا رهبر ما امام خامنه ای در جوابش ساده هست.... دلیل زیادی دارد...از مهمترین آن این است که اولا مسلمانان جهان اسلام آنهایی که در غیر ایران زندگی میکنند دارای حکومتی غیر ولایت فقیه و به نوعی دیکتاتوری است و کشورشان آنطور به اسلام واقعی و ناب ارزش نمیدهند. آنجا به طور کامل امنیت ندارند و جا برای تبلیغ درست حسابی اسلام واقعی ندارند. تا یک حرف بزنند معلوم نیست چه بلایی سرشان میاید. آنجا از وجود یک فرد کامل و مدیری مدبر و حامی معنوی محرومند و عطش آنها نسبت به چنین شخصی در وجودشان احساس میشود و به این خاطر آقا را شاید بیشتر از ما دوست دارند و قدر او را میدانند. ولی ما شاید اینجا در ناز و نعمت و در کمال آرامش و امنیت به سر میبریم و آنقدر گیر مسائل جانبی هستیم که آقا و منزلت او را فراموش کردیم تا جایی که آقا مجبور شد به ما بگه این عمار و این از بی لیاقتی من و شماهاست البته افرادی هم هستند که قدر آقا را میدانند و اجرشان محفوظ در آخر یک جمله ی معروف میگه تا مری ض نشی قدر سلامتی رو نمیدونی.... ما هم مثل این چنین آدم هاییم. ما درایران در کمال سلامتی هستیم و غیر ایران در بیماری و به این خاطر آنها قدر این سلامتی ناشی از رهبری را درک میکنند و قدر این نظام را میدانند به امید پیروی از رهبر عالی مقاممان امام خامنه ای ...آمین یا رب العالمین
برچسبها: بیست و نه فروردین ،رسید ز راه فصل بهار ، زیبا شد از جمال ماه
راه وصالاو همه از طریق دوست
برچسبها: بیانات رهبرمعظم انقلاب اسلامی دربارهی زن وجایگاه اودرایران پنج شنبه 23 شهريور 1391
دنياي استکباري ، در اشتباه است که خيال مي کند ارزش و اعتبار زن به اين است که خود را در چشم مردان آرايش کند تا چشم هاي هرزه به او نگاه کنند و از او تمتع گيرند و او را تحسين نمايند.
برچسبها: بیانات در شانزدهمين اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران (۱۳۹۱/۰۶/۰۹ - ۱۱:۱۱) برچسبها: |
|
href="http://www.GreenSkin.ir"target="_blank"> Weblog Themes By |